دلار امروز دوباره مسیر نزولی را در کانال ۲۷ هزار تومان در پیش گرفته است و احتمال نزدیک شدن به کف کانال ۲۷ هزار تومان نیز وجود دارد. در ماههای گذشته نرخ دلار در شکست این سطح روانی موفق نبود و حالا همه نگاهها به سمت برجام جلب شده است. مذاکرات سیاسی برجام فعلا متوقف است و طرفین همچنان سویه مقابل را مستلزم اخذ تصمیمات سیاسی سخت میدانند. هنوز هم نمیتوان با اطمینان کامل از احیای برجام سخن گفت؛ اما به نظر میرسد راه دیگری پیش روی هیچکدام از طرفین وجود ندارد. بر این اساس برخی فوریه، ماه دوم از سال جدید میلادی را ماه احیای احتمالی برجام میخوانند. برجام به صورت مشخص بر نرخ دلار اثرگذار خواهد بود. برخی افت چندانی برای دلار متصور نیستند و برخی دیگر افت شدید نرخ دلار در کوتاهمدت را محتمل میدانند.
احیای احتمالی برجام منجر به افزایش صادرات نفت ایران میشود که مدیرعامل شرکت ملی نفت نیز پیش از این به آمادگی ایران برای بازگشت به بازار نفت اشاره کرده بود. افزایش درآمد نفتی ایران طبیعتا دست بانک مرکزی و دولت را برای عرضه ارز باز نگه میدارد. با این حال این نکته باید مورد توجه باشد که دولت ناگزیر است برای تامین کسری بودجه خود احتمالا حجم زیادی از ارز را در اختیار بانک مرکزی قرار دهد و بابت آن ریال دریافت کند. طی سالهای گذشته به دلیل اینکه این ارز در دسترس نبوده است ریالی که به دولت از این منبع داده میشد افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی و رشد ترازنامه بانک مرکزی را به دنبال داشت. این موضوع موجب رشد پایه پولی و چاپ پول در اقتصاد ایران شد. دقیقا مشخص نیست چقدر از داراییهای خارجی کنونی در ترازنامه بانک مرکزی ناشی از انباشت این ارزهای غیرقابل دسترس است، ولی این نکته دارای اهمیت است که اگر این ارزها دوباره در دسترس بانک مرکزی قرار گیرند چه اثری بر بازار ارز خواهد گذاشت.
به این ترتیب ارزهای نفتی که در سطوح بالای کنونی قیمت نفت بهدست دولت میرسد در اختیار بانک مرکزی قرار میگیرد و بانک مرکزی مجبور است برای جلوگیری از تورم بیشتر، پس از چندین سال تورم سنگین که به جامعه تحمیل شده، از نگه داشتن این ارزها خودداری کند. در نتیجه با فروش ارز در بازار تقویت سمت عرضه ارز را باید منتظر بود که میتواند فشار سنگینی بر نرخ دلار وارد کند. این موضوع در کوتاهمدت ناگزیر به نظر میرسد.
اما همانطور که اشاره شد منابع ارزی که پیش از در دسترس نبودند و رشد پایه پولی را رقم زدند دوباره در اختیار بانک مرکزی قرار میگیرند. این منابع اگر عرضه شوند میتوانند به کاهش پایه پولی ختم شوند و با جمع کردن ریال در بازار توسط بانک مرکزی فشار دو جانبه را بر نرخ دلار وارد کنند. به این ترتیب بانک مرکزی با عرضه ارزهای بلوکهشده و عدم پرداخت دوباره ریال بابت این ارزها به دولت، کاهش پایه پولی را رقم میزند. باید توجه داشت که پیش از این دولت بابت این ارزهای غیرقابل دسترس (عمدتا از محل صندوق توسعه ملی) ریال دریافت کرده و حالا بانک مرکزی به واسطه عرضه این ارزها ریالی به دولت تحویل نخواهد داد.
همچنین فروش ارزهای نفتی و کاهش دستدرازی دولت به بانک مرکزی خود از شتاب رشد پایه پولی خواهد کاست. همین موضوع میتواند کاهش نرخ رشد نقدینگی را به دنبال داشته باشد. در نتیجه قبض نقدینگی با عرضه ارزهای بلوکهشده و همچنین کاهش سرعت انبساط نقدینگی را با افزایش ارزهای نفتی نیز باید انتظار داشت. به این ترتیب از جنبه افزایش عرضه ارز نفتی و تقویت سمت عرضه ارز در بازار و همچنین از جناح دیگر با قبض نقدینگی و کاهش احتمالی رشد نقدینگی احتمالا فشار دو جانبه به دلار وارد خواهد شد و این موضوع میتواند به اصلاح دلار را قیچی کند. بنابراین در کوتاهمدت احتمال افت سنگین دلار وجود دارد و این جا باید نقش بازارگردان و بازارساز ارز را پررنگ دانست چون هر چه شدت افت دلار بیشتر باشد احتمال جهش دوباره نرخ نیز بالاتر خواهد بود. نمیتوان نرخ دقیقی برای دلار مدنظر قرار داد و همچنان باید به خروج سنگین سرمایه از اقتصاد ایران توجه ویژه داشت. اما باید امیدوار بود که نرخهای کنونی حداقل در میانمدت با احیای احتمالی برجام کف نرخ دلار باشد.